Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


دلم دیگر دلتنگ ش نباش... مگر جمله اخرش را فراموش کردی؟(دیگر هیچ چیز بین ما نمانده)

آرایش کردن ما دخترا مشکلی نداره حداقل مثل پسرا کارای جنس مخالفو تکرار نمیکنیم!خخ(ابرو برداشتن پسرا)

 

 

دختر باید ریزه میزه باشه که راحت تو بغل جابشه!

 

 

دختر باید خل و چل باشه که طرف مقابلش بگه خدایا منو از دست این نجات بده

 

 

دخترررررررررره دیگ...

+نوشته شده در شنبه 17 خرداد 1393برچسب:,ساعت14:55توسط asma-jan | |

 خـــــــدایـــــا...

آیـــا راهــــی هســــــت تــــا ایـــن همــــه گنــــاهــــی کـــه فــــرشــــتگـــــانِ تــــــو

در پــــرونــــــده ی مـــــن نوشــــتـــه انـــــد راحـــــت ببخــــــشـــی وبـــه پــــای بچــــگـــی ام بنـــــویســــــــی..!؟؟؟

+نوشته شده در شنبه 17 خرداد 1393برچسب:,ساعت14:48توسط asma-jan | |

 

عادت ندارم درد ودلم را به همه کس بگویم.

پس خاکش میکنم زیر چهره خندانم تا همه فکر کنن نه دردی دارم نهقلبی... 

 

+نوشته شده در جمعه 16 خرداد 1393برچسب:,ساعت16:45توسط asma-jan | |

يکــــــــــــــ دقيقه سکوتــــــــــــ !

 

بخــاطــــرِ تمــامِ آرزوهايــــي کــه در

 

حـــدِ يکـــــ فکـــر مانـــدنــد!!!

 

بخاطـــــرِ شبـــــــ هايـــي که با انـــدوه سپري كـــرديـــم ...

 

بخاطـــرِ قلبـــي که زير پاي کساني که دوستشان داشتيم لِه شــــد ...!

 

به خاطــــرِ چشمانـــي که هميشه باراني

 

ماندنــــد!!!

 

يكــــــــــــــ دقيقــه سكوتـــــــــــ!

 

به احترامِ کساني که شـادي خــود را ...

 

با ناراحتــــــ کردنمان به دست آوردنــد!!!

 

بخاطرِ صداقتـــــــ که اين روز هــا وجودش فراموش شده استــــــ ...

 

بخاطـــرِ محبّتــــ که بيشتر از همه مورد خيانت واقع گرديـــد!!!

 

يکــــــــــــ دقيقه سکوتـــــــــــــ !!!

 

به خاطـــرِ حرف هايــــي که هيچ وقتـــــــ گفته نشـــد!!!

 

براي احساسي که هميشه ناديــــــده گرفته شــــد !..............?

+نوشته شده در جمعه 16 خرداد 1393برچسب:,ساعت16:38توسط asma-jan | |

گاهى…
آنکس ک میخنددومیخنداند…
میخواهدحواست راازچشمان گریانش پرت کند…
.
.
.
حافظه ی آدم های غمگین قوی است!! میدانند کجا و کدام خیابان، آن روز مردند!!
.
.
.

ب سیگارش پک محکمى زد و بعد زیر پا لهش کرد…
رو به همکارش کرد و گفت: دستاش انگار خواهش زندگى داشت!!
صداش کردن؛ رفت نفر بعدیو بشوره…!
.
.
.
زندگى:
کلاهت رابه هوابیانداز…
که من دیگرجان بازى کردن ندارم.
توبردى…
.
.
.
خدایا چیزی بهتر از بهشت داری؟
واسه مادرم میخوام مادرم
.
.
.
ازنسل سوختهء ما که گذشت!
نسل پدرسوختهء بعدازما چه خواهدکرد!
“ب افتخارخودم وهمه دهه شصتیا”
.
.

گاهى…
آنکس ک میخنددومیخنداند…
میخواهدحواست راازچشمان گریانش پرت کند…
.
.
.
عشق مثل آبه میتونی تودستات قایمش کنی ولی یه روزدستاتوبازمیکنی میبینی همش چکیده بدون اینکه بفهمی
.
.
.
آمدنت را دوست دارم
برعکس نفسم!
.
.
.
لعنت به خیابان هایی که فروختن “مواد” درآن آزاد است اماگرفتن “دستان” کسی که دوستش داری درآن جرم است!!!
.
.
.
بعضی آدمامیدونن ک رفتنشون داغونت میکنه ب خاطرهمین تایه چیزی میشه تهدیدبه رفتن میکنن
.
.
.
جا سیگاری ام را گم کرده ام…! تو ندیدیش؟ خودش مهم نیست، زیرش غمهایم را قایم کرده بودم….!
.
.
.
دیدگانت ازهمیشه شادتر…
شهرقلبت زنده وآبادتر…
غصه هایت دم ب دم ای مهربان… در گذرگاه زمان بربادتر…
.
.
.
گور پدر آن سلامتی که سیگار را مضر میداند، سیگار من نگران حال من است…
.
.
.

فهم لعنتی…..!یکبار هم بفهم!! این اسمش قلب است….همان که در دستت بازیش میدهی!عروسکت را میگویم!!
اسمش قلب است…..می تپید قبل از تو! رنگ داشت!امید داشت…..!!! تو سردش کردی…سنگش کردی….تنگش
کردی….دیگر نفس ندارم!!! پس بده…..من قلبم را میخواهم…!
.
.
.
هربارک خواستم فراموشت کنم ماندنى ترشدى!
.
.
.
من عاشق مزاحم هستم!!!
آخر گمان میکنم تویی!
درخاطرت هست روزی تو هم مزاحم بودی؟
.
.
.
جنین آرزوهایم زیر مشتهای ظالمانه ی،غرورت سقط شد…نترس!! دیگر از تو باردار نمیشوم…!غرورت نازایم کرد…! ”
.
.
.
ستاره هاهیچ وقت ازیادآسمان نمیروند. بگذارقلب من آسمان باشدویادتوستاره.
.
.
.
بعضی وقت ها دلم میخواد،محکم بایستم و بگم:نه!!…..قاطی دنیا نمیشم…
.
.
.

امروزآینه
حزن چهره ام راتاب نیاورد
شکست
ومن ماندم وهزارتکه تنهایی…
.
.
.
خدایا:
این دلتنگی ما راهیچ بارانی آرام نمیکند!
فکری بکن اشک ماطعنه میزدب باران رحمتت!!!…

+نوشته شده در جمعه 16 خرداد 1393برچسب:,ساعت16:30توسط asma-jan | |

تقــویمِ امـسال هـــم.. 

بـا تقـــویــمِ پــارسال.. 

هیـــچ فــرقـی نمیـــکند.. 

وقتـی:

زنـــدگی.. 

تــا اطّـلاعِ ثــانــوی ..

تعــطــــــیل اسـت !

+نوشته شده در سه شنبه 5 فروردين 1393برچسب:,ساعت11:46توسط asma-jan | |

 

 

روزگاريست همه عرض بدن مي خواهند#

همه از دوست فقط چشم و دهن مي خواهند#

ديو هستند ولي مثل پري مي پوشند#

 گرگ هايي كه لباس پدري مي پوشند#

 آنچه ديدند به مقياس نظر مي سنجند#

عشق ها را همه با دور كمر مي سنجند#

 خوب طبيعيست كه يكروزه به پايان برسد#

 عشق هايي كه سر پيچ خيابان برسد#

+نوشته شده در سه شنبه 5 فروردين 1393برچسب:,ساعت11:40توسط asma-jan | |

 

piclove smsplz (7)

میشنوی؟


گوش کن…


صدایی می‌آید…


خوب گوش کن…


صدای ناله زمین است…


که مردی با کلنگی


گودالی در حال زدن است…


گودالی به شکل مستطیل…


برای من…


ناله زمین از تیزی کلنگ نیست…


از جا دادن منه بیگناه در خودش است !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

+نوشته شده در سه شنبه 5 فروردين 1393برچسب:,ساعت11:34توسط asma-jan | |

امشبــم باید مثــل شبــای دیگـه ...

 

رو تختــت دراز بکشـــی ...

آهنگـــ بـــزاری و بـــازم فکــر کنــی ..

بـــه نبــودنش ...

بـه حرفایـــی کــه باهــم میزدیــد ...

بــه اینکـه بــا غریبــه ای رفتـــه ..

و مثـــل همیشــه چشمــات تقاصـــ پس بـــدن ... !!!

اهـــای زندگــی لعنتــی زیبایـــی هـــایـــت کـــــــــوووو ؟

 

 

+نوشته شده در سه شنبه 5 فروردين 1393برچسب:,ساعت11:33توسط asma-jan | |


 

   امــروز بــاورم شـد

 

کـــه تــو خــسـتــه تــر از آن بـــودی

 

کــه بـفـهمــی دوســت داشـتـنـم را !

 

از مـن کــه گــذشــت. . .

 

امــــا. . .

 

هـــرجــا کــه هســتــی

 

"خــستــه نبـاشــی"!

+نوشته شده در سه شنبه 5 فروردين 1393برچسب:,ساعت11:32توسط asma-jan | |

 

 

خیلی وقت است که “بی تابم”

دلم تاب میخواهد


و یک هل محکم


که دلم هـــــری بریزد پایین

 

 


هرچه در خودش تلنبار کرده!

 

+نوشته شده در سه شنبه 5 فروردين 1393برچسب:,ساعت11:31توسط asma-jan | |


New-July-ScreenSaver-[PersianMob.Net].gi

 
 
دوست داشتن ات ، هــوس نیست . . .

کـه بــاشـد و نبــاشـد !

نفــس اسـت . . .

تا بــاشم . . .

تا باشی . . .

+نوشته شده در سه شنبه 5 فروردين 1393برچسب:,ساعت11:29توسط asma-jan | |


 

 

یا مقلب ، قلب ما در دست توست


یا محول ، حال ما سر مست توست


کن تو تدبیری که بر لیل و نهار 


حال ما اکنون شود همچو بهار

 

 
 
عید نوروز بر همگان مبارک باد 


سالی که نکوست از بهارش پیداست ، حال که بهار ما با 


ایام فاطمیه شروع شد . برای همه آرزوی موفقیت دارم

+نوشته شده در پنج شنبه 29 اسفند 1392برچسب:,ساعت12:36توسط asma-jan | |

خوش به حال آسمون كه

هر وقت دلش بگيره

بي بهونه مي باره ...

به كسي توجه نمي كنه ...

از كسي خجالت نمي كشه...

مي باره و مي باره و...

اينقدر مي باره تا آبي شه...

‌آفتابي شه...!!!

کاش... کاش مي شد مثل آسمون بود...

كاش مي شد وقتي دلت گرفت اونقدر بباري تا

بالاخره آفتابي شي...

بعدش هم انگار نه انگار كه بارشي بوده

+نوشته شده در یک شنبه 6 بهمن 1392برچسب:,ساعت15:43توسط asma-jan | |

 

من زانوهایم را در اغوش کشیدم

 

وقنی تو برای در اغوش کشیدن دیگری زانو زده بودی

 

+نوشته شده در جمعه 4 بهمن 1392برچسب:,ساعت11:46توسط asma-jan | |

 

پارسال با او زیر باران راه میرفتم

 

امسال راه رفتن او را با دیگری در زیر باران اشکهایم دیدم

 

شاید باران پارسال اشکهای فرد دیگری بود...

+نوشته شده در جمعه 4 بهمن 1392برچسب:,ساعت11:44توسط asma-jan | |

زخم هـــــــایم را به خودت نــــگیر انــــــدازه ی این حرفــــها نیستــــــــی   پیش خودت چی فکر کردی

به بعضیــا که خودشونو میگرن باید گفــت چــآه توالــت ماهم گاهی میگیره گفتم در جریان باشیــد

+نوشته شده در جمعه 4 بهمن 1392برچسب:,ساعت11:43توسط asma-jan | |

خدایا کودکیم را گرفتی جوانی ام را دادی . . . .

عقلم را گرفتی عشق را دادی . . .

عشق را گرفتی و تنهایی را دادی . . .

خنده هایم را گرفتی و غم را دادی . . .

آرزوهایم را گرفتی و حسرت ها را دادای .. . .

خدایا برگرد . . .

من هنوز نفس میکشم . . .یادت رفت نفسم را بگیری . .

+نوشته شده در جمعه 4 بهمن 1392برچسب:,ساعت11:42توسط asma-jan | |

 

بابا لنگ دراز عزیز!!

تمام دلخوشی من این است که ندانی ودوستت بدارم

وقتی میفهمی و میرانیم......

چیزی درون قلبم فرومیریزد...

چیزی شبیه غرور...

بابا لنگ دراز عزیزم!...لطفا گاهی خودت را به نفهمیدن بزن وبگزار دوستت بدارم

بعد از تو هیچ کس الفبای روح وخطوط قلبم را نخواهد خواند

نمیگزارم ....نمی خواهم....

بابا لنگ دراز من همین که هستی دوستت دارم...

حتی سایه ات که هرگز به ان نمیرسم....

+نوشته شده در جمعه 4 بهمن 1392برچسب:,ساعت11:33توسط asma-jan | |

چرا؟؟؟....

 

 

چرا ادما نمیدونن

 

بعضی وقتا خدافظی یعنی:

«نزار برم»

 

 

یعنی برم گردون

 

سفت بغلم کن .....سرمو بچسبون به سینت و بگو:

 

 

خداحافظ و زهر مار...!

 

 

 

بیخو کردی میگی خداحافظ!!...

 

 

 

مگه میزارم بری.....مگه الکیه!!

 

 

 

چرا نمیفهمن نمیخوای بری؟؟!!!

 

چرا میزارن بری؟؟؟!!!.......

+نوشته شده در جمعه 4 بهمن 1392برچسب:,ساعت11:30توسط asma-jan | |

خبر از من داری؟…

 

خبر از من داری؟…

 

خبر از دلتنگی های من چطور؟

 

و آن پروانه های شادی که در نگاهم بودند…

 

خبرش رسیده که مرده اند؟

 

هیچ سراغ دلم را میگیری؟

 

کسی خبر داده که آب رفته ام از خستگی؟

 

مچاله ام از دلتنگی؟

 

آه… که هیچ کلاغی نساختیم میان هم

 

وجدانت راحت…

 

خبرهای من به تو نمی رسد…

+نوشته شده در جمعه 4 بهمن 1392برچسب:,ساعت11:27توسط asma-jan | |

 ش

شب که مــــی خـــواهَم بخــــوابم..

 

بـا خودم اتمـــــــام حُجــَــت مــی کنم...
که دیگــــــر نه اشکــی از چشمـانم فـــرو آیــد...
و نه نگاه هـــــــایم خیس آب شونـــد...
امـّـا صُبــح که بـــلنـــد مــی شوم...
مــی بینم که بالِــشَم خیس خیس است !!!

+نوشته شده در جمعه 4 بهمن 1392برچسب:,ساعت11:25توسط asma-jan | |

عکس نوشته های طنز و خنده دار ( سری 24)


ادامه مطلب...

+نوشته شده در جمعه 4 بهمن 1392برچسب:,ساعت11:22توسط asma-jan | |

 آهــــــــــــــای اونی که من رو نمیخوای

بدون چیزای قیمتی کمتر مشتری پیدا میکنن چون توان خریدشو ندارن

راهت راتو بکش برو
 

+نوشته شده در پنج شنبه 3 بهمن 1392برچسب:,ساعت10:3توسط asma-jan | |

نیــــــــــــــا بــــــــــــاران

نیا باران زمین جای قشنگی نیست

من از اهل زمینم خوب میدانم

که گل در عقد زنبور است

ولی سودای بلبل دارد و پروانه را هم دوســت می دارد...

+نوشته شده در پنج شنبه 3 بهمن 1392برچسب:,ساعت9:59توسط asma-jan | |

 کل دنیا را هم که داشته باشی 

باز هم دلت می خواهد
 
بعضی وقت ها فقط بعضی وقت ها

برای یک لحظه هم که شده
 
همه ی دنیای یک نفر باشی
 

+نوشته شده در پنج شنبه 3 بهمن 1392برچسب:,ساعت9:59توسط asma-jan | |

حواسم به نبودن هایت هست!

دلتنگی برای تـــــــــــــو ...

حکم نفس کشیدن را دارد !

آن را هم بگیری

می میــــــــــــــــــــرم

+نوشته شده در پنج شنبه 3 بهمن 1392برچسب:,ساعت9:58توسط asma-jan | |

چای می نوشیدم ... 

یکباره دلتنگت شدم...

بغض کردم و اشک در چشمانم حلقه زد

همه با تعجب نگاهم کردند

    لبخند تلخی زدم و گفتم چه " داغ " بود

+نوشته شده در پنج شنبه 3 بهمن 1392برچسب:,ساعت9:53توسط asma-jan | |

 


می بوسمت بدون سانسور


و می گذارمت تیتر درشت روزنامه ها


آنجا که بی پروا حروفش را چیده اند


و خبرهایش را محافظه کارانه


ﻣﻦ همیشه " زندگی " را آسان گرفته ام و " عشق " را سخت ...

+نوشته شده در پنج شنبه 3 بهمن 1392برچسب:,ساعت9:52توسط asma-jan | |

 


میگویند


سختی ها نمک زندگی است!


چرا کسی نفهمید


نمک برای من که خاطراتم زخمی است


شور نیست


مزه درد میدهد.....
 

+نوشته شده در پنج شنبه 3 بهمن 1392برچسب:,ساعت9:48توسط asma-jan | |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 11 صفحه بعد