Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


دلم دیگر دلتنگ ش نباش... مگر جمله اخرش را فراموش کردی؟(دیگر هیچ چیز بین ما نمانده)

 زیباترین ستایش نثار کسی که

 

کاستی هایم را می داند و باز هم دوستم دارد....

 

+نوشته شده در دو شنبه 25 شهريور 1392برچسب:,ساعت13:24توسط asma-jan | |

یه وقتایی تو زندگیت میرسه
 
که باید دستت رو بـــزنی زیر چـــــونت
و
 
جریان زندگیــــت رو فقــــــــط تمــاشا کنی
 
بعدشـــــــم بگــــی
 
بــــــــــــــــــــــــ ـــــه درک...
 

 

 

+نوشته شده در دو شنبه 25 شهريور 1392برچسب:,ساعت13:22توسط asma-jan | |

 ایـלּ روزهـا تَلخ مے گذرَב ،

 

בستَمـ مے لـرزَב از تـُوصیفَـش

 

هـَمیـלּ بـَس ڪـِہ : 
 
نَفس کشیـבنَمـ در ایـלּ مَرگِــ تـَבریجے
 
مثل خـُودکُشے استــ بــآ تیـــغ کــُنـــב
 
 

 

 

+نوشته شده در دو شنبه 25 شهريور 1392برچسب:,ساعت13:20توسط asma-jan | |

خواستن ،هميشه توانستن نيست

 

گاهي فقط،
 
داغ بزرگي است
 
كه تا ابد بر دلت مي ماند
 
 
 

+نوشته شده در دو شنبه 25 شهريور 1392برچسب:,ساعت13:10توسط asma-jan | |

.

http://s3.picofile.com/file/7508245264/trol_3ali3_35_.jpg


ادامه مطلب...

+نوشته شده در دو شنبه 25 شهريور 1392برچسب:,ساعت12:50توسط asma-jan | |

 



در وب ما آمدی و نظر نمی دهی پدر سوخته ..
می خواهی وب مارا بی کفایت جلوه دهی ملعوون !؟؟؟
یا می خواهی بیای و جای ما را بگیری پدر سوخته !؟؟؟
وب ما را می خوای تصاحب کنی !؟؟؟؟
برای وب ما دندون تیزمیکنی ؟ پدر سوخته !
بدهم پدر پدر پدر پدرسوخته ات را در بیاورن
هاااااااااااااان؟؟؟؟؟؟؟

بدهم از سردرِ همین وب آویزانت کنن؟؟

+نوشته شده در دو شنبه 25 شهريور 1392برچسب:,ساعت12:46توسط asma-jan | |

خدآیــــــــآ ....
 
مے خواهمـــــــــ اعتــــــــراف کــــــنَـم !
 
دیگـــر نمے توآنــــَمـــ ؛خسته  اَمـــــــــ ....
 
مــَن اَمآنتـــــــــ دآر خوبے نیـωـتـم ،
 
" مًـــــرآ " از مـن بگیر .... مآلہ خودتـــــــ 
 
مــَن نمے تــًوانــَم نگهشــ دارم ... !!!
 
 

+نوشته شده در جمعه 15 شهريور 1392برچسب:,ساعت13:55توسط asma-jan | |

دختر که باشی...

هزار بار هم که بگویند:دوستت دارم

باز هم خواهی پرسید:دوستم داری؟؟

وته دلت همیشه خواهد لرزید(!)

دخـــــتر که باشی...

نگرانه زیباترهایی می شوی که شاید عاشقش شوند!!!

هر وقت که عشقت صدایت می کند:خوشگلم...

خدا را شکر می کنی که در نگاه او زیبایی

دست خودت نیست...

دختـــــــر که باشی...

همه ی دیوانگی های عالـــــــــم را بـــلـــــــــــــــدی...

 

+نوشته شده در جمعه 15 شهريور 1392برچسب:,ساعت13:54توسط asma-jan | |

خدایــــــــا...

بارها همان جایی دستم را گرفتی کـــــــه

می توانستی مچم را بگیری 

فردا را به امید آنکه...

در آغوشم بگیری شروع می کنم...

 

 

 

 

+نوشته شده در جمعه 15 شهريور 1392برچسب:,ساعت13:52توسط asma-jan | |

 

+نوشته شده در سه شنبه 12 شهريور 1392برچسب:,ساعت23:3توسط asma-jan | |

-همیشه هم قافیه بوده اند ، سیب و فریب !!!

همیشه هم قافیه بوده اند ، سیب و فریب !!!

همان سیبی که ادم و حوا را فریب داد. . 

حالا هم میگوییم : "سییییییییییب" و دوربین های عکاسی را فریب میدهیم ،

تا پنهان کنیم اندوهمان را پشت این لبخند مصنوعی . . .

 

+نوشته شده در سه شنبه 12 شهريور 1392برچسب:,ساعت22:59توسط asma-jan | |

خودکشی بهشت است وقتی دنیا برایت جهنم باشد

اخه بعضی از دخترا پسرا چجوری دلشون میاد کاری کنن ک دستیو ک یه روزی بوسه میزدن جای تیغ روش بمونه؟؟؟

 

 

+نوشته شده در سه شنبه 12 شهريور 1392برچسب:,ساعت22:53توسط asma-jan | |

بعضــــــی چیــــــز هــــــا رو بایـــــد بنویســــــم...

نــــه بـــــــرای اینکـــــــه همـــــه بخـــــونن وبگـــــن عـــــــالیه...

بـــــــرای اینکـــــه خــــــفه نشــــــم

تو احوالپرسی های روزانه
واژه ی"بد نیستم"به معنای "خوب بودن" نیست!حتی به معنای "بد بودن" هم نیست!
یه برزخیه که از "بد بودن" هم بدتره...!

+نوشته شده در دو شنبه 11 شهريور 1392برچسب:,ساعت12:7توسط asma-jan | |

از یه جایی به بعد . . .
مرض چک کردن موبایلت خوب میشه
حتی یه وقتایی یادت می ره گوشی داری
دیگه دلشوره نداری که گوشیتو جا بذاری
یا اس ام اسی بی جواب بمونه
از یه جایی به بعد . . .
دیگه دوس نداری هیچکس رو
به خلوت خودت راه بدی
حتی اگه تنهایی کلافه ات کرده باشه
... 
از یه جایی به بعد . . .
وقتی کسی بهت می گه دوست دارم
لبخند میزنی و ازش فاصله میگیری
از یه جایی به بعد . . .
هر روز دلت برای یه آغوش امن تنگ میشه
اما دیگه به هیچ آغوشی فکر نمی کنی
از یه جایی به بعد . . .
حرفی واسه گفتن نداری
ساکت بودن رو به خیلی از حرفا ترجیح میدی
و می ری تو لاک خودت
از یه جایی به بعد . . .
از اینکه دوسِت داشته باشن می ترسی
جای دوست داشته شدن ها
توی تن و فکر و قلبت می سوزه
از یه جایی به بعد . . .
فقط یه حس داری حس بی تفاوتی
نه از دوست داشتن ها خوشحال میشی
و نه از دوست نداشتن ها ناراحت
از یه جایی به بعد . . .
توی هیجان انگیز ترین لحظه ها هم
"
فقط نگاه می کنی"

 

 

 

+نوشته شده در دو شنبه 11 شهريور 1392برچسب:,ساعت12:5توسط asma-jan | |

به تو نرسیدم، اما خیلی چیزارو یاد گرفتم…

 

یاد گرفتم به خاطر کسی که دوستش دارم باید دروغ بگم.

 

یاد گرفتم هیچکس ارزش شکوندن غرورم رو نداره.

 

یاد گرفتم توی زندگی برای اون که بفهمم چقدر دوستم داره هر روز به یه بهانه ای دلشو بشکونم.

 

یاد گرفتم گریه ی هیچکس رو باور نکنم.

 

یاد گرفتم بهش هیچ وقت فرصت جبران ندم.

 

یاد گرفتم دم از عاشقی بزنم ولی اما از کجا بگم از کی بگم…

 

می خوام همین جا دلمو بشکونم خوردش کنم تا دیگه عاشق نشه.

 

تا دیگه کسی رو دوست نداشته باشه.

 

توی این زمونه کسی نباید احساس تورو بدونه وگرنه اون تورو می شکونه.

 

می خوام بشم همون آدم قبل کسی که از سنگ بود و دو رو برش دیواری از سکوت و بی تفاوتی…

 



+نوشته شده در دو شنبه 11 شهريور 1392برچسب:,ساعت12:4توسط asma-jan | |

یک کاغذ سفید را هرچقد سفید و تمیز باشد کسی قاب نمیگیرد

برای ماندگاری باید حرفی برای گفتن داشت

گاه برای ساختن باید ویران کرد

گاه برای داشتن باید گذشت...

و گاه در اوج تمنا باید نخواست....

 




+نوشته شده در دو شنبه 11 شهريور 1392برچسب:,ساعت12:2توسط asma-jan | |

سلام روزگار... 
چه میکنی با نامردی مردمان..
من هم ..
اگر بگذارند ...
دارم خرده های دلم را...
چسب میزنم...
 
راستی این دل ...
دل می شود ؟

 

+نوشته شده در دو شنبه 11 شهريور 1392برچسب:,ساعت12:1توسط asma-jan | |

تلخ تر از خود جدايی ها...
آنجايی است كه بعدها آن دو نفر مدام بايد وانمود كنند،
كه چيزی بينشان نبوده..
كه هيچ اتفاقی نيفتاده...
كه از همديگر هيچ خاطره ای ندارند...


 

+نوشته شده در دو شنبه 11 شهريور 1392برچسب:,ساعت11:53توسط asma-jan | |

 

تقصیر تـــو نیست
لعنتی !
تو آدم بودی .!
من
خدایت کردم

 

+نوشته شده در دو شنبه 11 شهريور 1392برچسب:,ساعت11:48توسط asma-jan | |

 

 چه کسی میگویدکه گرانی شده است؟

 

دوره ارزانیست ! دل ربودن ارزان ، دل شکستن ارزان ،

 

دشمنی ها ارزان ، چه شرافت ارزان ،

 

آبروقیمت یک تکه نان ! ودروغ از همه چیز ارزانتر ،

 

قیمت عشق چقدرکم شده است ، کمترازآب روان ،

 

وچه تخفیف بزرگی خورده قیمت

 

هرانسان …..!

+نوشته شده در پنج شنبه 24 مرداد 1392برچسب:,ساعت8:59توسط asma-jan | |

وقتی می گویم : دیگر به سراغم نیا !

 

فکر نکن که فراموشت کرده ام ….

 

یا دیگر دوستت ندارم !

 

نه ….

 

من فقط فهمیدم :

 

وقتی دلت با من نیست ؛

 

بودنت مشکلی را حل نمی کند ،

 

تنها دلتنگترم میکند … !

 

 

 

+نوشته شده در پنج شنبه 24 مرداد 1392برچسب:,ساعت8:56توسط asma-jan | |

 کاش می شد روی خط سرنوشت

 

روزهای با تو بودن را نوشت..

 

سرنوشت , ننوشت

 

گر نوشت , بد نوشت

 

اما باور کن نمی توان سرنوشت خویش را از سر

 

نوشت! 

 

باز هنگام سحر قلمی از تکه زغالی مانده از آتش

 

شبی سرد

 

میلغزد بر روی تن سرد و بی روح ورق.

 

و باز هم ردی از سوز دل بر روی خط های یخ زده

 

کاغذ مینویسد.

 

وباز قصه پر غصه تکرار  ....

 

روزی درختی بودم تنومند و زیبا ، قدی کشیده

 

و شاخ و برگ تماشایی داشتم .

 

عاشق شدم . . . !!!!

 

عاشق صدای خوش هیزم شکن . . . !!!

 

و تن خود را بی آلایش تقدیم بوسه های درد آور

 

تبر او کردم و چه راحت شکستم ، بی صدا خورد شدم

،

 

چه دیر فهمیدم بی رحم است دل سنگ هیزم شکن

 

و سخت تر تبر او که سوزاند تنم را ، حالا دیگر زنده

 

نبودم

 

درخت نبودم ، در چشمان سرد او فقط هیزم بودم و

 

بس

 

سرنوشتم چه بود ؟

 

حالا که نه درخت بودم و نه سایه ای داشتم و نه

 

ریشه ای

 

نه برگی و نه مهمان ناخوانده ای که بر روی دستانم

 

بنشیند

 

و برای دل کوچکش آواز بخواند و بر خود بلرزد و با

 

آهی سرد

 

دوباره پر باز کند و به اوج برود

 

و چه ناجوانمردانه تکه های خرد شده ام در شومینه

 

رو به چشمانش آتش گرفت و او فقط لذت برد

 

من در آتش میسوختم و او . . .

 

و حالا زغالی بیش نیستم و خطی شدم بر

 

خطوط یخ زده ورق تا شاید ماندگار باشم و همه

 

بدانند

 

روزی درختی بودم تنومند که عشق مرا به زغالی

 

 

تبدیل کرد سیاه و دل سوخته . . .

 

 

 

 

 

 

 

+نوشته شده در پنج شنبه 24 مرداد 1392برچسب:,ساعت8:52توسط asma-jan | |

 

 

 

 آدم ها فراموش نمیکنند .........!!!!!

 

فقط دیگر ساکت میشوند .......

 

همین .......!!!!!!!

 

 

+نوشته شده در پنج شنبه 24 مرداد 1392برچسب:,ساعت8:51توسط asma-jan | |

 

 

 این روزها حتی اگر خون هم گریه کنی

 

عمق همدردی دیگران با تو

 

یک کلمه است

 

"آخی ........."!!!!!!

+نوشته شده در پنج شنبه 24 مرداد 1392برچسب:,ساعت8:46توسط asma-jan | |

چقدر سخته تو چشاي کسي که تمام عشقت رو ازت

 

دزديده و به جاش يک زخم هميشه گي ، رو

 

قلبت هديه

 

داده زل بزني به جاي اينکه لبريز کينه و نفرت شي

 

حس کني که هنوز هم دوسش داري

 

چقدر سخته دلت بخواد سر تو باز به ديواري

 

تکيه بدي

 

که يک بار زير آوار غرورش همه وجودت له شده

 

چقدر سخته تو خيالت ساعت ها با هاش حرف

 

بزني اما

 

وقتي ديديش هيچي جز سلام نتوني بگي

 

چقدر سخته وقتي پشتت بهشه دونه هاي اشک

 

گونه ها

 

تو خيس کنه اما مجبور بشي بخندي تا نفهمه که

 

هنوز هم دوسش داري

 

چقدر سخته گل آرزو هاتو تو باغ ديگري ببيني

 

و هزار

 

بار تو خودت بشکني و اونوقت آروم زير لب

 

 

بگي گل من باغچه نو مبارک

+نوشته شده در پنج شنبه 24 مرداد 1392برچسب:,ساعت8:44توسط asma-jan | |

 

 

 

 

 

 

باید بازیگر شوم ،

 

 

 

 

آرامش را بازی کنم …

 

 

 

 

باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم …

 

 

 

 

باز باید مواظب اشک هایم باشم …

 

 

 

 

باز همان تظاهر همیشگی : ” خوبم … 

 

+نوشته شده در پنج شنبه 24 مرداد 1392برچسب:,ساعت8:38توسط asma-jan | |

 

به همون ماه توآسمون قسم دوستت دارم وتا ماه رو میبینم

به انتظارت میشینم

دوستت دارم++++

+++

عکس

+نوشته شده در چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب:,ساعت18:39توسط asma-jan | |

گم گشته ام ، ندیده ای مــــرا؟

چند روز پیش از خونه زدم بیرون ...

رفتم ... واسه دلــــم... دل نداشته امـــ....

گم شدم ...تو شلوغی و غم غربت آدمای تنهـــای بی خیال ...

حالا اگه پیدام کردی لطفاْ منو پیش خودت نگهـــدار ....

حوصله خودمـــو ندارم.......

 

مــــال تو .... همش ....

 

 

+نوشته شده در چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب:,ساعت18:37توسط asma-jan | |

به بعضیا باید گفت دم از مردونگى نزن …
سنگینه ، سُرفت مى گیره !

 

 +به بعضیا باید بگی :
عزیزم حتی اگه “خدا” خودش بیاد پایین واسه تضمینت یا شیطانو بفرسته واسه به گردن گرفتن تقصیرت ، دیگه فایده نداره !
“خراب شد تصویرت”

+بدون مخاطب خاص

 

+نوشته شده در چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب:,ساعت18:36توسط asma-jan | |

خدایا شاهد تنهایی ام باش
بین غم ها تنها ناجی ام باش
پرپروازمن دریست بسته 
تو بگشا در آزادی ام باش
اسیر موج های تند خشمـــــــم
تو آرام دل دریــای ام باش
دل خستــــه خریداری ندارد
تو خواهان صفای ذاتی ام باش


 در این آشفـــته بازار محبّــت     
    تو تنها شـــــــاهد ارزانی ام باش     

 

     

+خدایاااااا خیلی دلم گرفته!!  

+نوشته شده در چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب:,ساعت18:33توسط asma-jan | |

صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 11 صفحه بعد