Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


دلم دیگر دلتنگ ش نباش... مگر جمله اخرش را فراموش کردی؟(دیگر هیچ چیز بین ما نمانده)

دلم گرفته به اندازه وسعت تمام دلتنگی های عالم

شیشه قلبم انقدر نازک شده که با کوچکترین

تلنگری می شکند

می خواهم فریاد بزنم ولی واژه ای نمی یابم

که عمق دردم را در فریاد منعکس کنم

فریادی در اوج سکوت که همیشه برای خودم سر داده ام

دلم به درد می اید وقتی سر نوشت را به نظاره می نشینم

کاش می شد سرنوشت را با ان روزها شیرینم

عجین کرد

بغض کهنه ای گلویم را آزارد

نفرین به بودن وقتی با درد همراست

ای کاش باز هم کسی اشکهایم را نبیند...

 

 

 

+نوشته شده در چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب:,ساعت18:32توسط asma-jan | |



ﭼﻪ ﺧﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭ ﮐﻪ


   ﻧﺎﺯ ﺭﺍ ﻣﻴﮑﺸﻴﻢ...


   ﺁﻩ ﺭﺍ ﻣﻴﮑﺸﻴﻢ...


  ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺭﺍ ﻣﻴﮑﺸیﻢ...


 ﻓﺮﻳﺎﺩ ﺭﺍﻣﻴﮑﺸیﻢ...


   ﺩﺭﺩ ﺭﺍ ﻣﻴﮑﺸیﻢ...


  ﻭﻟﻲ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺳﺎﻝ ﺁﻧﻘﺪﺭ


  ﻧﻘﺎﺵ ﺧﻮﺑﻲ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﻳﻢ ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﻴﻢ


  ﺩﺳﺖ ﺑﮑﺸﻴﻢ

+نوشته شده در چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب:,ساعت18:23توسط asma-jan | |




گفتم بیا . . .


گفت پاهایم یخ زده !


و من به پایش سوختم!

گرم شد . . .


رفت به سوی دیگری...

+نوشته شده در چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب:,ساعت18:23توسط asma-jan | |

 

این روزهادلم غریبی میکند...

 

دلم،دلی را میخواهد که برایش دل باشد،

 

عشق باشد،مهر باشد...

 

دلم تنها یک دل میخواهد...

 

همین

 

 





دلم به حال پسرک سوخت

 

وقتی گفتم کفش هایم را خوب واکس بزن

 

گفت خاطرت جمع مثل شرنوشتم برایت سیاهش میکنم

+نوشته شده در چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب:,ساعت18:19توسط asma-jan | |

گفته باشم ؟!

 

من درد میکشم . . .

 

تو  اما . . .

 

چشمهایت را ببند !

 

سخت است بدانم میبینی وبی خیالی . . .

 

++++

 
تنهایی ام را تَرجيـــح ميدهـَــم ؛ به تـَن هايـــے كِه روحِشــان بادیگریست


+++

من به زنجیر وفای تو اسیرم چه کنم

 

گر نیایی به خدا بی تو میمیرم چه کنم

 

 در هوای غم عشق تو زخود بی خبرم

 

که به عشق تو محتاج و فقیرم چه کنم 

 

+نوشته شده در چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب:,ساعت18:8توسط asma-jan | |

ای که تو هستی تمام هستی ام
مگر میشود بی تو زندگی کرد ؟
نه من حتی نمیتوانم فعل نتوانستن را
در هوای بی تو بودن صرف کنم!
مجرمی نیستم که اسیر تنهایی شوم ،
فراری میشوم ، باز هم در به در این دنیا و یک دیوانه ی زنجیری میشوم ،
تا در این حال و هوای جنونم تو را پیدا کنم....
مگر بی تو بودن میگذارد که خوشحال باشم؟
آب خوشی نیست که بی تو از گلویم پایین رود،

هر چه شود محال است عشق تو از قلبم بیرون رود

+نوشته شده در شنبه 5 مرداد 1392برچسب:,ساعت17:41توسط asma-jan | |

+نوشته شده در شنبه 5 مرداد 1392برچسب:,ساعت17:39توسط asma-jan | |

+نوشته شده در شنبه 5 مرداد 1392برچسب:,ساعت17:38توسط asma-jan | |

 

Love مخفف عبارات

Lake of sorrow (درياچه ي غم)

Ocean of tears (اقيانوس اشك)

Valley of death (دره مرگ)

End of life (آخر زندگي)!

+نوشته شده در شنبه 5 مرداد 1392برچسب:,ساعت17:32توسط asma-jan | |

 
 
 
کاش ما ادم ها مثل تام و جری بودیم که هر وقت قهر می کردیم زود اشتی می کردیم
و دوباره جنگ و دعوابود مثل تام و جری

+نوشته شده در شنبه 5 مرداد 1392برچسب:,ساعت17:27توسط asma-jan | |

يه روز يه دختر با حجاب ميره دانشگاه ،‌ يكي از دوستاي بي حجابش ميخواد مسخره اش كنه ميگه : جديدا ديونه ها خودشون رو جلد مي كنن همه بهش ميخندن بعد دختر باحجاب در جوابش ميگه : تا حالا ديدي رو پيكان 48 چادر بكشن؟!!!!!!!

 

 

+نوشته شده در شنبه 5 مرداد 1392برچسب:,ساعت17:24توسط asma-jan | |

__________¤¤¤¤¤¤¤¤____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤ 
_______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
___¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤
__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_________¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤________¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤ مهربون همیشگی ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_____¤¤¤¤ 
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤___¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ من آپم ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_¤¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ گذری ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ نیم نگاهی ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ نظری ¤¤¤¤¤¤¤
__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
______________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
___________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_____________________¤¤¤¤¤¤
______________________¤¤¤¤
_______________________¤¤

+نوشته شده در شنبه 5 مرداد 1392برچسب:,ساعت17:18توسط asma-jan | |

وقـتـی دلـت گـرفـتـه



وقـتـی غـمـگـیـنـی



وقـتـی از زنـدگـی سـیـری



" حـواسـتـو خـیـلـی جـمـع کـن "



چــون طــعــمــه خــوبــی هــســتــی ..

+نوشته شده در شنبه 5 مرداد 1392برچسب:,ساعت17:13توسط asma-jan | |

در زندگی به هیچ کس اعتماد نکن


آیینه با تمام یک رنگیش


دست چپ و راست را


به تو اشتباه نشان می دهد...

+نوشته شده در شنبه 5 مرداد 1392برچسب:,ساعت17:10توسط asma-jan | |

"هوایت" 

چه دستان سنگینی دارد

امروز که به سرم زد فهمیدم

 

 

 

خدایا …
تو دنــیای ما آدمــا …
یه حالتی هست به نام ” کــم آوردن ” !
تو که خــدایی و نمیتونی تجربش کنی …
خــوش به حــالت … !

 

 

هر آهنگی که گوش میدهم

به هر زبانی که باشد....

بغضم را میشکند...

نمیدانم.........

بغضم به چند زبان دنیا مسلط است...

 

 

 

خدایا

می توانم چند لحظه با تو خلوت کنم؟؟؟

قول می دهم بیشتر از چند لحظه وقتت را نگیرم گوشت را جلو بیاور....

 بیا نزدیک تر...

من خسته ام...

 میشنوی؟؟؟

 

+نوشته شده در جمعه 4 مرداد 1392برچسب:,ساعت16:32توسط asma-jan | |

 

در يکي از دبيرستان هاي تهران هنگام برگزاري امتحانات سال ششم دبيرستان به عنوان موضوع انشا اين مطلب داده شد که:

”شجاعت يعني چه؟”

 

محصلي در قبال اين موضوع فقط نوشته بود :

” شجاعت يعني اين ”
و برگه ي خود را سفيد به ممتحن تحويل داده بود و رفته بود !

اما برگه ي آن جوان دست به دست دبيران گشته بود و همه به اتفاق و بدون استثنا به ورقه‌ی سفيد او نمره 20 دادند...
فكر ميكنيد اون دانش آموز چه كسي مي تونست باشه؟
.
.
.
.


.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
دکترعلی شریعتي !

+نوشته شده در جمعه 4 مرداد 1392برچسب:,ساعت16:30توسط asma-jan | |



پسر : یه چیزی بگم ؟

دختر : آره بگو عزیزم

پسر : تو قشنگترین لبخند رو داری که من تو عمرم دیدم !

دختر : منم یه چیزی بگم ؟

پسر : بله بگو عزیزم

دختر : اون لبخند فقط به خاطر وجود تو

وجود داره . . .دوستت دارم و دوستت خواهم داشت

+نوشته شده در جمعه 4 مرداد 1392برچسب:,ساعت16:12توسط asma-jan | |


ما به هم نمی رسیم

 

 

امّا

 

 

بهترین غریبه ات می مانم

 

که تو را همیشه دوست خواهد داشت . . . :)

 

+نوشته شده در شنبه 18 خرداد 1392برچسب:,ساعت9:45توسط asma-jan | |

خــــدایـــا...



هیچ کـــســو.....


بــه کـسـی کـه قــسـمـتش نیـسـت ...


عـادت نــده...


تـو خــدایی....
 

نـمـیدونـی دل بـشــکـنـه
 
 
چــقدر درد داره ...

+نوشته شده در شنبه 18 خرداد 1392برچسب:,ساعت9:43توسط asma-jan | |


حرفهایی هستند که

 

اگر نگویی میمیری

 

اگر بگویی میمیرند...!

 

تا ابد در دلت می مانند

 

و با تو زندگی میکنند

بی آنکه گفته شوند...!

+نوشته شده در شنبه 18 خرداد 1392برچسب:,ساعت9:42توسط asma-jan | |

شاید با هم بودن سخت تکرار شود…

 

اما به یاد هم بودن را هر لحظه..

میتوان تکرار کرد…

+نوشته شده در شنبه 18 خرداد 1392برچسب:,ساعت9:40توسط asma-jan | |


 

حالا دیگر نه زندگانی می کنم و نه خواب هستم .

 

 

نه از چیزی خوشم می آید و نه بدم می آید.

 

 

من با مرگ آشنا و مانوس شده ام .

 

 

دیگر به مرده ها حسرت نمی ورزم .

منهم از از دنیای آنها بشمار می آیم منهم با آنها هستم .

آرزوی خیلی ها بودم ...

+نوشته شده در شنبه 18 خرداد 1392برچسب:,ساعت9:40توسط asma-jan | |

2_462_.jpg

בلمـ میخواهـב کسے باشـב

«خوب» باشـב

«مهرباטּ » باشـב

« بس» باشـב

همه ے ایـטּ بودטּ هایش فقط براے مـــטּ باشـב

فقط براے مـــטּ ..

+نوشته شده در شنبه 18 خرداد 1392برچسب:,ساعت9:38توسط asma-jan | |

یک روز من سکوت خواهم کرد !
تو آن روز ،
برای اولین بار ،
مفهوم "دیر شدن " را خواهی فهمید ...


+نوشته شده در چهار شنبه 8 خرداد 1392برچسب:,ساعت10:30توسط asma-jan | |

 نقش یک درخت خشک را

در زندگی بازی میکنم 

نمیدانم که باید چشم انتظار بهار باشم 

یا هیزم شکن پیر ......!!

 

+نوشته شده در چهار شنبه 8 خرداد 1392برچسب:,ساعت10:29توسط asma-jan | |

 

 

 

 

 و من اینجا هر روز برای تو می نویسم بی آنکه بدانی

درست شبیه پسرکی نابینا که هر شب برای ماهی قرمز مرده اش غذا می ریزد...

+نوشته شده در سه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:,ساعت18:41توسط asma-jan | |


 

آب از سرم گذشته است

فریاد میزنم دوستت دارم و توآرام و خونسرد به ترکیدن حباب ها میخندی...

+نوشته شده در سه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:,ساعت18:39توسط asma-jan | |

+نوشته شده در سه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:,ساعت18:36توسط asma-jan | |


 

کلافه ام،همانند پرنده ای که به دانه های روی تله خیره شده و به این فکر می کند که چگونه بمیرد؟

 

 

گرسنه و آزاد...

یا سیر و اسیر...

+نوشته شده در سه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:,ساعت18:35توسط asma-jan | |

خورشید نسخه بدل چشمان توست...

+نوشته شده در سه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:,ساعت18:34توسط asma-jan | |

صفحه قبل 1 ... 3 4 5 6 7 ... 11 صفحه بعد